نام کتاب: ناطور دشت
نویسنده: جی. دی. سلینجر
مترجم: احمد کریمی
ناشر: ققنوس
«خاطرات هولدن کالفیلد»
کتاب حاضر، دربردارندۀ خاطرات چند روزۀ هولدن کالفیلد نوجوانی هفده ساله است که در لحظۀ آغاز رمان، در یک مرکز درمانی بستری است. او ظاهراً قصد دارد آنچه را پیش از رسیدن به این جا از سر گذرانده برای کسی تعریف کند و همین کار را هم می کند، و رمان نیز بر همین پایه شکل میگیرد. در زمان اتفاق افتادن ماجراهای داستان، هولدن پسر شانزده سالهای است که در مدرسۀ شبانه روزی تحصیل میکند و حالا در آستانۀ کریسمس به علت ضعف تحصیلی از دبیرستان اخراج شده و باید به خانه شان در نیویورک برگردد.
تمام ماجراهای داستان طی همین سه روزی ( شنبه، یک شنبه و دوشنبه ) که هولدن از مدرسه برای رفتن به خانه خارج می شود اتفاق میافتد. او میخواهد تا چهارشنبه، که نامۀ مدیر راجع به اخراج او به دست پدر و مادرش میرسد و آبها کمی از آسیاب میافتد، به خانه بازنگردد. به همین خاطر، از زمانی که از مدرسه خارج میشود، دو روز را سرگردان و بدون مکان مشخصی سپری میکند و این دو روز سفر و گشت و گذار، نمادی است از سفر هولدن از کودکی به دنیای جوانی و از دست دادن معصومیتش در جامعۀ پُر هرج و مرج آمریکا.
عبارت «ناطور دشت» ترجمهٔ Catcher in the Rye و بر گرفته از شعری از سعدی در باب پنجم کتاب بوستان است. «ناطور ( ناتور ) » به معنی حافظ و نگهدارِ باغ و دشت است.
گزیدهای از کتاب:
«زندگی واقعا یه جور بازیه پسرجان. زندگی یه جور بازیه که با توجه به مقررات بازیش میکنن»
«دُرُسّه آقا. میدونم که زندگی یه جور بازیه. میدونم.»
چه بازیای، چه کشکی، چه پشمی. بازی! اگه طرفِ کله گندهها باشی قبول دارم بازیه. ولی اگه طرفِ دیگه باشی، طرفی که کله گندهها نیستن، دیگه بازی چه معنی داره؟ هیچچی. هیچ بازیای در کار نیست.